نفس فرشتگان
تاب بنفشه میدهد طره مشگسای تو
پرده غنچه میدرد خنده دلگشای تو
ای گل خوش نسیم من بلبل خو یش را نسوز
کزسر صدق میکند شب همه شب دعای تو
من که ملول گشتمی از نفس فرشتگان
قال ومقال عالمی میکشم ازبرای تو
دولت عشق را بین کز سر فقرو افتخار
گوشه تاج سلطنت میشکند گدای تو
شور شراب عشق تو آن نفشم رود زسر
کین سرپرهوس شود خاک در سرای تو